The procedure of Evolution and improvement of Persian and Oriental instruments is a subject that has been mentioned in the music history since Farabi's era; as some of the investigators and music scientists believe that adding another string on Kamancheh is not effectless from the western pattern of itself which is Violin. And now this new innovation on construction of a new idea that is called "Kamalin" has been manifested by Arsam Babaei, with the new features (such as deleted skin, installable pickup mics and...). It is well known that the structural roots of this appellation is a merger of the Fidel Grind instruments that are known in the East and West. Hope this small invention starts again the manufacture of new instruments by dear producers with modern sound systems and new structures. ALL RIGHTS RESERVED 2012 © Creator/Arsam Babaei
به نام خالق آفرینش
شرح توصیف
فرایند ساخت ساز ابداعی کمالین
ساز زهی سنتی و ترکیبی "کمالین" کمانچه و ویلن
فرایند ساخت ساز کمالین بر اساس ایده اولیه ی ترکیب دو ساز کمانچه و ویلن آغاز شد که در مرحله نخست، هدف ادغام مزایای هر یک از این دو و حذف ایرادات این ساز ها بود. نوازندگان ساز کمانچه ایرانی از قدیم در مورد برخی از ایرادات فنی این ساز شکایاتی را داشته اند، که از نظر سایر هنرمندان و نوازندگان کاملا به حق و درست بوده است. و از آنحایی که ساخت ساز های سنتی در کشور ما از الگویی کارخانه ای و مهندسی تبعیت نمی کند، از هر ۱۰ برند ساز کمانچه تقریبا ۹ الگوی مختلف ساخته شده با فرم، استاندارد و صدا دهی های مختلف می توان پیدا نمود. که همین امر موجب فراوانی در حالات و بروز ایرادات شده است، که تقریبا تهیه ساز را بدون تست کردن حداقل ۱۰-۱۵ ساز گوناگون غیر ممکن می سازد.
مشکل فنی و بیان اهداف
از مهم ترین این مشکلات می توان به برخی از موارد زیر اشاره کرد: ۱-ساز کمانچه از طرفی با دارا بودن پوست در قسمت کاسه آن، تاثیر پذیری بسیاری را نسبت به تغییرات آب و هوایی و رطوبت از خود نشان می دهد که این امر بسیاری از نوازندگان را درگیر مشکلات فراوان کوک و جنس صدا در حین سفر و تغییر مکان برای اجرا یا ضبط می نماید. ۲-از سوی دیگر برای برداشت صدای این ساز دائما نیاز به میکروفن های قدرتمند می باشد که همین امر صدابرداری را برای کمانچه در اجرا های بزرگ و شلوغ با مشکلاتی روبرو می سازد و قابلیت نصب میکروفن های پیک آپ گونه را بر روی پوست عملا غیر ممکن می کند. (نصب این گونه میکروفن ها فقط بر روی سطح چوبی امکان پذیر روبرو می سازد و قابلیت نصب میکروفن های پیک آپ گونه را بر روی پوست عملا غیر ممکن می کند.) ۳-اکشن ساز با در نظر گرفتن سوار بودن کل وزن آن بر روی میله ای محور گونه و باریک کنترل ساز را بسیار با دشواری روبرو می کند، علی الخصوص در ابتدای امر آموزش و برای مبتدی ها. ۴-و از مهم ترین ایرادات فنی آن می توان به نداشتن پل در درون ساختمان آکوستیکی ساز اشاره کرد که در اکثر مواقع منجر به صدا دهی نویز گونه و پالایش نشده در صدابرداری ساز کمانچه در ضبط های استدیو می شود. در طرف دیگر ماجرا، سازی با استاندارد های فراوان به عنوان ویلن مطرح است که بیش از صدها سال است که در سرتاسر دنیا با الگویی تقریبا یکسان از نظری مهندسی و طراحی ساخته می شود. این ساز که تقریبا نزدیک ترین الگوی مشابه برای مقایسه با ساز شرقی کمانچه است، می تواند مقایسه ای نظیر به نظیر را تا حدودی برای ما فراهم آورد که در این ساز اکثرا مزایا و نقاط قوتی وجود دارد که ساختمان ساز های شرقی و سنتی آسیایی از آن به ندرت ایده گرفته اند و کمتر تلاش شده است که از الگوی استاندارد ساخت ویلن در سازهای شرقی استفاده شود. از مزایای کاملا فنی و تخصصی ساز می توان به طور خلاصه به برخی از موارد زیر اشاره کرد که سعی شده در تقابل با موارد ضعف گونه بالا باشد. ۱- در الگوی ساخت ویلن کاملا از چوب برای طراحی ساختمان ساز استفاده گردیده که همین امر انعطاف پذیری کمتری را دربرابر تغییرات آب و هوایی دچار می سازد و نوازندگان با تغییرات اقلیمی یا بالا و پایین شدن رطوبت احساس ضعف یا تنوع صدا دهی نمی کنند. ۲- برای صدابرداری این ساز در اجرا ها بزرگ از میکروفن های پیکآپ گونه می توان استفاده نمود چرا که ساختمان اصلی این ساز سراسر چوبی می باشد و قابلیت نصب در آن وجود دارد. ۳- اکشن و کنترل ساز با قرار گرفتن تابث در زیر چانه شخص تسلط بیشتری را برای نوازنده فراهم می سازد و از لحاظ احساسی این امر ثابت شده است که نزدیک بودن هر چه بیشتر ساز به بدن و قلب، لطافت و ظرافت بیشتری را با خود به ارمغان می آورد. (همچون نوازندگان تار آذری که ساز را برای احساس بیشتر بر روی سینه خود قرار می دهند). ۴- و در آخر از مهم ترین تقابلات حرفه ای این ساز در مقابل کمانچه، ساختمان آکوستیکی ساز می باشد که از دو الی سه پل در درون کاسه ساز استفاده گردیده. و در آخر از مهم ترین تقابلات حرفه ای این ساز در مقابل کمانچه، ساختمان آکوستیکی ساز می باشد که از دو الی سه پل در درون کاسه ساز استفاده گردیده. این امر صدا دهی ویلن را به طور محسوسی پالایش شده تر و با کیفیت بسیار بالایی در ضبط های استدیویی می سازد. که نویز را به حداقل رسانده و رسایی و غلظت صدا را کاملا محسوس تر می کند.
نتیجه در طراحی و ساخت ساز کمالین: در مقایسه صورت گرفته بین این دو ساز به راحتی می توان دریافت که با بالاپایین کردن الگو های ساختمانی و تغییرات اساسی به نتیجه ای اصلاح شده و قابل قبول تری رسید که مادام این تغییرات، خروجی خود نیز می توانست از الگویی نوین و ابداعی با جنس و رنگ صدا دهی خاص بهره مند شود. که شاید بتواند امضا و ساختار منحصر به فرد خود را در مارکت از آن خود کند.
-با این تفاسیر پس از چند سال مقایسه و در صدد رفع عیوب این نواقص، اینجانب آرسام بابایی برآن شدم که ابداعی نوین با تکیه بر اصلاح ضعف های ساز تخصصی خود (کمانچه) و ایده گرفتن از نقاط قوت ویلن، سازی تلفیقی به نام کمالین ساخته و در آن اصول زیر را رعایت نمایم: ۱- کمالین در ابتدای امر باید از جنس صدا دهی شرقی بهره می برد که می توانست در دل فرهنگ مردم ایران جای گیرد. بدین صورت در ساختمان اصلی ساز و نوع پل گذاری درون کاسه طوری رعایت این امر صورت گرفت که کاملا جنس صدا دهی این ساز بم خوان و شرقی شد. بنابراین جنس چوب انتخابی نکته بسیار مهم در طراحی این ساز شد. در این ساز از سه جنس چوب درخت های ۱-افرا ) قسمت بدنه ساز ( ۲-توت ) صفحه جلویی ساز ( و ۳-گردو ) دسته ساز ( استفاده گشت و با اندازه گیری دقیق در قطر و ضخامت این چوب ها به خروجی ساخته شده دست پیدا کردیم که می توانست با حداقل اندازه و وزن ساز بالاترین استخراج صدایی و طنین را داشته باشد. که این امر قطعا با کمک پل های نصب شده در بخش کاسه ساز بسیار ثمر بخش گردید. ۲-اما شکل و فرم ساز از ابتدا امر برای بنده بسیار مسئله ای مهم بود که در که این امر قطعا با کمک پل های نصب شده در بخش کاسه ساز بسیار ثمر بخش گردید. ۲-اما شکل و فرم ساز از ابتدا امر برای بنده بسیار مسئله ای مهم بود که در عین حال تلاش می شد از استایل نوازندگی کمانچه بهره گیرد ) چرا که سالیان سال مردم این نوع نوازندگی را در ذهن پذیرفته بودند ( و از طرف دیگر تلاش بر این بود که مشکلات مذکور اصلاح گردد. بنابراین مجدد ایده تلفیق دو ساز کمانچه و ویلن حتی در فرم ساز به ذهن خطور کرد. چرا که می توانستیم مادام داشتن سازی با استایل نوازندگی کمانچه از خود ساختار ویلن در بخش هایی از آن استفاده کنیم. البته ایده گرفتن از الگوهای ساز های خانواده فیدل هم قطعا بی تاثیر نبود، چرا که با سفر های زیاد اینجانب به مناطق کشور های ترکیه، قبرس و یونان دائما با این ساز ها )که کمالین شباهت ظاهری تقریبی بعدا به آن ها به دست آورد( آشنایی بسیاری به دست آمد. البته لازم به ذکر است که این گروه از ساز ها نه از نظر صدا دهی و نه ساختمان سازه ای ساز هیچ گونه شباهتی به ابداع اینجانب ندارند چرا که در آن ها اساس ساختار بر سه سیم بودن سازی، فواصل پرده چهارم در کوک و جنس ترکی و اکامپنیمنت است. بنابراین خروجی ظاهری، طرحی شد که در پیوست ها سابقا ارسال شده است، چرا که این طرح می توانست ساز را با اندازه ای برای نگه داری بین دو پا و نواختن با داشتن حرکت بر روی سن حفظ گرداند و نیازی بر سوار بودن ساز بر روی میله ای محوری و غیر قابل کنترل همچون کمانچه و نشستن بر روی صندلی نبود. و همچنین در زاویه پشتی یا کمر ساز هم می شد از الگوی کاسه تار برای الهام از موسیقی و ادبیات شرقی و ذکر زنانگی های هنری استفاده کرد. ۳- کاسه ساز پس از تراشیده شدن از تنه یک تکه درخت افرا به فرم ذکر شده در آمد و بعد برای صفحه رویی ساز از درخته توت استفاده شد چرا که می توانست به راحتی صدا را از خود عبور دهد و رزونانس سالمی برای ساز ایجاد کند. بنابراین پس از نصب صفحه رویین ساز ۳- دو نوع پل در قسمت کاسه ساز تحت عنوان پل های طولی و عمقی نصب گشت، که پل اول از قسمت بالای ساز در امتداد طول ساز و به صورت منهنی تا پایین ساز منجر به کمک به رزونانس بهتر گشت. این پل همچنین در ساختمان آکوستیکی ساز ویلن استفاده می گردد و باعث طنین بخشی و به اصلاح عوام اکو دار شدن ساز می شود. پل دوم نیز به صورت عمقی از زیر قسمت صفحه و خرک در عمق ساز تا کمر ساز نصب گشت که همچنین این پل در الگوی غربی خود ویلن نیز وجود دارد. نقش اصلی این پل در بهبود شفافیت صدایی و یکرنگی صدایی ساز می باشد که بسیار قابل احساس در صورت عدم وجود آن است. نصب این دو پل درون کاسه ساز شدیدا منجر به کیفیت بخشی و پالایش صدا در ضبط های استدیویی می باشد که متاسفانه کمانچه از آن بی بهره است. ۴- در مرحله بعدی نیاز به طراحی قسمت دسته ساز یعنی جایی که انگشتان با لمس سیم بین دست و چوب آن را می گیرند بود. برای کمانچه از آن بی بهره است. ۴- در مرحله بعدی نیاز به طراحی قسمت دسته ساز یعنی جایی که انگشتان با لمس سیم بین دست و چوب آن را می گیرند بود. برای طراحی این قسمت پس از چند ایده مختلف باز هم دسته ویلن می توانست بهترین الگو در طراحی باشد چرا که همه نوازندگان حرفه ای مطلع هستند که چقدر اکشن نواختن بر روی دسته ای همچون دسته ویلن می تواند سرعت و صلابت نواختن را بالا ببرد. بدین صورت از الگوی دسته ویلن بهره گرفته شد و از چوب گردو که چگالی بالا و سفتی خاص خود را دارد استفاده گشت اما با قطری کمتر که بتواند تناسب نسبی با ساز داشته باشد. ۵- در این مرحله ساختمان اصلی ساز ساخته شده بود و باید سیم هایی که می توانست متناسب با این دسته باشد باشد را داخل گوشی های ساز و تاندورهای تخصصی کوک نصب می کردیم. بهترین ایده ای که بعد ها متوجه شدیم بسیار تاثیر گذاری بالایی را در طنین ساز دارد، انداختن دو سیم کمانچه برای بخش بم خوان ساز و دو سیم ویلن پیرسترو رو بخش زیر خوان ساز بود. چرا که این ترکیب می توانست از سویی نیاز گوش شرقی را برای الحان خاورمیانه ای با رزونانس خاص خود فراهم سازد و از سوی دیگر بخش زیرخوان بود که می توانست پوشش دهنده الحان مدرن و کمی مایل به موسیقی غرب برای استفاده و نواختن با آن گروه ساز ها شود. بنابراین این ترکیب کمک شایسته ای در جنس صدای تلفیقی این ساز ترکیبی کرد. ۶- در بخش پایانی شاید مهم ترین تولید کننده انرژی برای به حرکت در آوردن سیم ها آرشه ساز بود که باید می توانست هم دقت در تولید صدا را پوشش دهد و هم از اصالت رنگ شرقی آن نکاهد. و آرشه ای غیر از دم اسب سیاه کمانچه ای نمی توانست این نیاز را براورده سازد. و بهترین گزینه برای نوازندگی این ساز بود چون می توانست با کم و زیاد کردن فشار دستی دست راست نوازنده تنوع های بسیاری را به تولید نوع لحن دهد. که در اینجا استثنائا کمانچه موفق تر از نظیر خود یعنی ویلن عمل کرد.
چکیده بالا اساس کلی از ابتدای ایده طراحی ساز کمالین تا نتیجه آن بود که از همه این مسائل مهم تر حال باید از دید مردم و فرهنگ متناسب با آن مورد مقبولیت قرار می گرفت. که خوشبختانه با اولین اجرای تک نوازی این ساز توسط اینجانب در کنسرتی در برج میلاد بسیار مورد سمع و نظر مردم در سال ۹۲ واقع شد چرا که توانست با تمام آن شاخص ها خود را نمایان سازد و مردم دقیقا با سازی که از ترکیب دو ساز کمانچه و ویلن بود روبرو گشتند. که از همه این مسائل مهم تر ادامه و پایداری و مقبولیت ساز بود که بعد از گذشت ۴ سال از آن روز بیش از ۱۸۰ سانس کنسرت را به صورت ویلن بود روبرو گشتند. که از همه این مسائل مهم تر ادامه و پایداری و مقبولیت ساز بود که بعد از گذشت ۴ سال از آن روز بیش از ۱۸۰ سانس کنسرت را به صورت نواختن تکنوازی و بیش از ۲۰ سانس اجرا را در قالب گروه نوازی در داخل و خارج کشور با موفقیت توسط اینجانب طی نمود. این ساز همچنین مورد سمع و نظر بسیاری از اساتید نامی ایران واقع شده است که از جمله مهم ترین آنها می توان به تایید کلامی استاد کیهان کلهر و محمد علیزاده اشاره نمود. همچنین این ساز موفق به نواختن و ضبط در چندین آلبوم داخلی و دو آلبوم خارجی گشته است. که همه این مدارک به صورت مکتوب و رزومه موجود می باشد. امیدوارم که این ابداع منجر به شروع مجدد برای تولیدات فرهنگی بروز همسو با استاندارد های جهانی و متناسب با نیاز های جوانان ایران و سایر کشور های باشد. و کمی ما را از کلیشه های سابق و ابزارهای سنتی فرهنگی به سمت زایایی و ایده پردازیهای نوین ببرد.
با تشکر ارسام بابائی - مخترع
۱۳۹۳