معلمی به سواد نيست، به اطلاعات نيست، به اين نيست كه اندازه سرچ گوگل سريع جواب بدهی، به اين نيست كه تندتند مقاله يا كتاب منتشر كنی، معلمی حتی خوب درسدادن نيست، معلم به روحیست كه درونت نشسته و از عوضكردن حال آدمهای رنجور لذت میبرد، جان میگيرد كه یک انسان گمگشته راهش را پيدا كند و یک آدم بیروح جانش دوباره تازه شود. معلمی به گشودن افق زندگی مقابل زخمخوردههاست، معلمی به رنج كمكردن است فقط!..❤️ پ.ن: امیدوارم من هم بتونم در ابتدای راهم همچون این متن درجهیک زندگی کنم و از خدای بزرگ بیشازپیش توفیق مقبولیت عمومی رو تقاضامند باشم، طوری که اساتید و معلمان باارزشم برای من در تمام طول زندگیام بودند...؛ امسال هم حقیقتا که پرعشقترین سال زندگیم بود چرا که افتخار داشتم و در جایگاه رفیع یک معلم حاضر بودم؛ اونم از نوع ”آیلاندش”. حالا میفهمم گچخوردن و آموزش چه
اقناع روح و روانی رو با خودش بههمراه میاره، که هرگز شغل دیگهای تو این سالها همچین رضایتی رو برام همراه نداشت. قطعا این حس و حال رو مدیون پدرانم هستم که ذاتا فرهنگیزادهاند... خدایا بازهم شکرت در جایی مشغولم که ارزو و انگیزه همه این سالهای تحصیلم بود.